دیفای (DeFi) مخفف «امور مالی غیرمتمرکز» است و به یک سامانه مالی جدید مبتنی بر فناوری بلاکچین اشاره دارد. در این سامانه، خدمات مالی بدون نقش بانکها یا واسطههای سنتی به صورت همتا به همتا ارائه میشود. هدف دیفای کاهش هزینهها، افزایش سرعت تراکنشها و گسترش دسترسی مالی به همه افراد دنیاست. در دهه گذشته با ظهور ارزهای رمزنگاری و بهویژه پلتفرمهایی مانند اتریوم، پروژههای دیفای رشد سریعی داشتهاند. در این مقاله تلاش میکنیم تا با زبانی ساده و مثالهای واقعی، اکوسیستم دیفای را معرفی کرده و به چالشها و چشماندازهای پیشروی آن بپردازیم.
دیفای چیست؟
دیفای به یک سامانه مالی متنباز، بدون نیاز به مجوز و مبتنی بر بلاکچین گفته میشود. در این سامانه، افراد بدون نیاز به بانک یا موسسهای واسطه، میتوانند داراییهای دیجیتال خود را ارسال، دریافت، قرضدادن یا مبادله کنند. مهمترین ویژگی دیفای از بین بردن نقش واسطههای مالی است؛ برای مثال، به جای سپردن پول به بانک برای کسب سود یا دریافت وام، کاربران میتوانند خودشان به طور مستقیم در پروتکلهای دیفای مشارکت کنند. در عین حال همه تراکنشها روی بلاکچین بهصورت عمومی ثبت میشود، بنابراین شفافیت و امنیت نسبتا بالایی وجود دارد. با این مدل، دیفای تلاش میکند خدمات مالی را ارزانتر، شفافتر و قابل دسترستر (برای افراد فاقد حساب بانکی) کند.
تاریخچه دیفای؛ از ایده تا انقلاب در دنیای کریپتو
ریشههای دیفای به روزهای اولیه ارزهای دیجیتال بازمیگردد؛ اما نقطه عطف آن با عرضه اتریوم در سال ۲۰۱۵ رقم خورد. با اتریوم، قراردادهای هوشمند امکانپذیر شد و توسعهدهندگان توانستند انواع برنامههای غیرمتمرکز را بسازند. یکی از اولین پروتکلهای دیفای، MakerDAO بود که از سال ۲۰۱۷ شروع به کار کرد و استیبلکوین الگوریتمی DAI را معرفی کرد. در سال ۲۰۱7 نیز صرافیهای غیرمتمرکز اولیه مانند EtherDelta و بعدا یونیسواپ پدید آمدند. یونیسواپ در ۲۰۱۸ رونمایی شد و به عنوان اولین صرافی غیرمتمرکز محبوب با مدل «سازوکار بازارساز خودکار» (AMM) فعالیت کرد. در ۲۰۲۰ نیز با افزایش ناگهانی قیمت رمزارزها، مفهومی به نام «کشت سود» (Yield Farming) ظهور کرد. پروتکلهایی مانند کامپاند و Aave توکنهایی را برای مشارکتدهندگان عرضه کردند که مشوقهایی برای وامدهی و قرضگیری بودند. البته در این مسیر، دورههای افت شدید بازار (مثل مارس ۲۰۲۰) و حتی فروپاشی پروژههایی مانند ترا (UST/LUNA) در ۲۰۲۲ نیز تجربه شدند که نشاندهنده ریسکهای ذاتی این فضا بودند. با این حال، هر دوره صعود و نزول، تجربیات فنی و اجتماعی جدیدی برای دیفای به همراه داشت و مجموعه پروتکلها تکامل یافتند.
مفهوم غیرمتمرکز بودن در دیفای؛ چرا حذف واسطهها مهم است؟
پایگاه اصلی دیفای، فناوری بلاکچین و قراردادهای هوشمند محسوب میشود که امکان کارکرد بدون نیاز به نهاد متمرکز را فراهم میکنند. بدین ترتیب، تصمیمگیریها و تراکنشها بر اساس کدهای از پیش تعریفشده و رایانههای شبکه انجام میشود و نه یک بانک یا شرکت خاص. اهمیت حذف واسطهها در کاهش هزینهها و زمان تراکنشها نمایان میشود: نهادهای متمرکز هزینههای عملیاتی دارند که به مشتریان منتقل میشود؛ اما در دیفای با خودکارسازی عملیات، معمولا کارمزدها کمتر است.
همچنین غیرمتمرکز بودن به معنی در اختیار داشتن کنترل کامل دارایی توسط خود کاربر است که از خطر توقیف یا بلوکه شدن حساب نزد نهادهای مرکزی کم میکند. این مدل تا حدودی «بانکداری برای همه» را ممکن میکند؛ به گونهای که طبق گزارش بانک جهانی، حدود ۱.۷ میلیارد بزرگسال در جهان فاقد حساب بانکی هستند، و دیفای با اینترنت میتواند خدمات مالی مشابه بانکها را به آنها ارائه دهد.
پیشنهاد مطالعه: هرآنچه در مورد قرارداد هوشمند باید بدانید.
دیفای چطور کار میکند؟ پشت پرده فناوری و قراردادهای هوشمند
از منظر فنی، دیفای بر پلتفرم بلاکچین (به ویژه اتریوم و سایر شبکههای دارای قراردادهای هوشمند) بنا شده است. بلاکچین یک دفترکل توزیعشده و امن است که تراکنشها در قالب بلوکهای زنجیرهای ثبت میشوند؛ هر بلاک به بلاک قبلی پیوند خورده و تغییر در سابقه تراکنشها بدون تغییر همه بلوکها ممکن نیست. قراردادهای هوشمند، برنامههای خوداجرایی هستند که روی بلاکچین مستقر شده و به طور خودکار بر اساس شرایط از پیش تنظیمشده عمل میکنند. وقتی کاربر میخواهد با یک پروتکل دیفای کار کند، پیامها یا داراییهای خود را به این قراردادها (از طریق یک کیف پول دیجیتال) میفرستد. به عنوان مثال در یک وامدهی غیرمتمرکز، کاربر دارایی خود را (مثلا استیبلکوین) در یک قرارداد هوشمند سپردهگذاری میکند؛ سپس متقاضی قرض میتواند با ارائه وثیقه، از آن دارایی قرض بگیرد و بهره آن را به قرارداد پرداخت کند.
استخرهای نقدینگی (Liquidity Pools) یکی از مفاهیم کلیدی در دیفای هستند: این استخرها، مجموعهای از داراییها را در یک قرارداد هوشمند نگهداری میکنند تا معاملات و وامدهی را تسهیل کنند. برای نمونه در یک صرافی غیرمتمرکز مبتنی بر AMM، کاربران میتوانند دو دارایی را به یک استخر بفرستند؛ سپس الگوریتم خاصی قیمتها را تعیین میکند و سایر کاربران میتوانند بین داراییهای داخل استخر خریدوفروش کنند. تامینکنندگان نقدینگی (LP) در ازای این کار پاداش میگیرند.
“دیفای از کیف پولهای غیرامانی و قراردادهای هوشمند استفاده میکند تا خدمات مالی متنوعی (از انتقال وجه و وام تا مبادله و صرافی) بدون نیاز به نهاد مرکزی ارائه شود.
کاربردهای دیفای؛ از وام گرفتن تا کسب سود
برخی از مهمترین حوزههای کاربردی دیفای عبارتند از:
- صرافیهای غیرمتمرکز (DEX): امثال یونیسواپ و پنکیکسواپ نمونههایی از صرافیهای دیفای هستند که امکان «تعویض رمز ارزها» را بدون نیاز به واسطه فراهم میکنند. مثلا یونیسواپ روی شبکه اتریوم کار میکند و پنکیکسواپ روی زنجیره هوشمند بایننس؛ در هر دو، الگوریتم قیمتگذاری خودکار مبادلات را مدیریت میکند.
- تامین نقدینگی و کسب کارمزد: کاربران میتوانند داراییهای خود را به استخرهای نقدینگی بسپارند تا نقدینگی لازم برای معاملات تامین شود. در ازای آن بخشی از کارمزدهای تبادل و پاداشهای ارزدیجیتال به آنها تعلق میگیرد.
وامدهی و قرضگیری: پروتکلهایی مانند Aave و Compound امکان قرض دادن دارایی با دریافت بهره یا گرفتن وام با گذاشتن وثیقه را فراهم کردهاند. کاربر میتواند مثلا استیبلکوین یا اتریوم خود را در قرارداد هوشمند قفل کند و در ازای آن بهره دریافت کند، یا برعکس با گذاشتن وثیقه وام بگیرد. - کسب سود (Yield Farming و Staking): در بسیاری از پروتکلهای دیفای، کاربران با سپردهگذاری رمز ارزهای خود در طول زمان سود میگیرند. این کار اغلب با مکانیزمهایی مانند استخراج نقدینگی (liquidity mining) یا استیکینگ انجام میشود.
- استیبلکوینها: مانند DAI در پلتفرم MakerDAO که به ارزش ۱ دلار متصل است. این توکنها ثبات قیمتی نسبی را برای تراکنش و ذخیره ارزش فراهم میکنند و خود جزئی از اکوسیستم دیفای محسوب میشوند.
- اپلیکیشنهای مالی متنوع: در بخشهای دیگری مثل بیمه غیرمتمرکز (مانند Nexus Mutual) یا بازارهای پیشبینی، پروژههایی شکل گرفته که کاربران را قادر میسازد ریسکهای خود را مدیریت کنند یا روی رویدادها شرطبندی کنند.
مزایا و معایب دیفای
دیفای در مقایسه با سیستمهای مالی سنتی مزایای زیادی دارد: از جمله شفافیت بالای روی بلاکچین، از بین رفتن نیاز به اعتماد کامل به بانک، کاهش کارمزدها، و دسترسی آسان برای هر کسی که اینترنت دارد. نبود فرآیندهای دستوپاگیر کاغذبازی و امکان سفارشیسازی خدمات مالی از طریق قراردادهای هوشمند، دیفای را برای بسیاری جالب کرده است. علاوه بر این، دیفای به افرادی که حساب بانکی ندارند امکان دسترسی به وام و خدمات پسانداز میدهد.
دیفای چالشها و خطراتی هم دارد. اول اینکه مسائل امنیتی بسیار مهم تلقی میشوند؛ بسیاری از پروتکلها میتوانند آسیبپذیر باشند و تا امروز نمونههایی از هکهای بزرگ و خسارتهای میلیون دلاری رخ داده است. دومین مشکل، پیچیدگی و تجربه کاربری دشوار است؛ کاربران عادی ممکن است نتوانند به راحتی با کیفپولهای دیجیتال و مفاهیم قرارداد هوشمند کار کنند. سوم اینکه تراکنشهای بلاکچینی را نمیتوان بازگرداند؛ اگر اشتباهی نشانی یا مبلغی ارسال شود، به ندرت میتوان آن را اصلاح کرد. چهارمین نکته، فقدان حمایتهای قانونی و بیمه است؛ بر خلاف حساب بانکی که از بیمه سپرده بهره میبرد، در دیفای اگر پولی به دلیل تقلب، کلاهبرداری یا فروپاشی پروتکل از دست برود، حمایت کمتری وجود دارد. نوسانات شدید قیمت داراییهای دیجیتال نیز میتواند کاربران کمتجربه را متضرر کند.
“دیفای هر چند وعده عدالت و شفافیت مالی را دارد، ولی هنوز در مرحله بلوغ اولیه است و نگرانیهایی مانند امنیت، مقیاسپذیری و نظارت قانونی را در پی دارد.
مشهورترین پروژههای دیفای
در ادامه برخی از پروژههای بینالمللی و معتبر دیفای معرفی شدهاند:
- MakerDAO و توکن DAI: میکردائو یک سازمان خودگردان غیرمتمرکز به شمار میرود که استیبلکوین DAI را تولید میکند. DAI روی اتریوم اجرا میشود و ارزشش را تقریبا برابر ۱ دلار نگه میدارد. دارندگان توکن MKR در مدیریت این پروتکل حق رای دارند. DAI سومین استیبلکوین بزرگ بازار دانسته میشود و کاربرد فراوانی در اکوسیستم دیفای دارد.
- Aave (آوه): پلتفرمی برای وامدهی و قرضگیری غیرمتمرکز محسوب میشود. در آوه کاربران میتوانند داراییهای رمزارزی خود را واریز کرده و بهره دریافت کنند، یا از طریق وثیقهگذاری وام بگیرند. توکن حاکمیتی پروتکل به نام AAVE به دارندگان اجازه میدهد در تصمیمات مشارکت کنند و میتوان آن را استیک کرد تا پاداش بگیرد.
- Uniswap (یونیسواپ): معروفترین صرافی غیرمتمرکز روی اتریوم است. این صرافی به هر کسی اجازه میدهد بدون نیاز به دفتر سفارش متمرکز، هر توکن ERC-20 را با استفاده از استخرهای نقدینگی مبادله کند. یونیسواپ با معرفی مدل بازارساز خودکار، حجم معاملات بسیار بالایی دارد و محبوبترین DEX جهان تلقی میشود. توکن حاکمیتی آن یعنی UNI نیز یکی از رمزارزهای بزرگ محسوب میشود.
- Curve Finance (کرو فایننس): یک صرافی خودکار (AMM) تخصصی است که بیشتر روی مبادله استیبلکوینها و داراییهای با رفتار قیمتی مشابه تمرکز دارد. کرو فایننس با طراحی الگوریتم خاص، لغزش قیمت و کارمزد را کاهش داده و امکان جابهجایی ارزان استیبلکوینها را فراهم میکند. تامینکنندگان نقدینگی در کرو فایننس از طریق دریافت توکن CRV و بهره از پروتکلهای دیگر، تشویق میشوند.
- PancakeSwap (پنکیکسواپ): بزرگترین صرافی غیرمتمرکز در شبکه بایننس اسمارت چین (BNB Chain) است. این صرافی تقریبا مشابه یونیسواپ عمل میکند و به کاربران اجازه میدهد تا توکنهای BEP-20 را بدون واسطه معاوضه کنند. پنکیکسواپ با کارمزد کم و سرعت بالا مشهور شده و توکن حاکمیتی آن CAKE نام دارد.
- Lido (لیدو فایننس): پلتفرم استیکینگ است که به کاربران اجازه میدهد اتریوم، سولانا، پولکادات و چند رمزارز دیگر را با بازده نگه دارند و همزمان نقدشوندگی داشته باشند. برای مثال با سپرده اتریوم در لیدو، کاربر به میزان سپردهگذاریشده توکن stETH دریافت میکند که میتوان آن را در سایر پروتکلهای دیفای هم استفاده کرد. بدین ترتیب، کاربران علاوه بر سود استیکینگ، از فرصتهای دیگر دیفای بهره میبرند.
این فهرست تنها نمونهای از پروژههای مطرح است و هر روز پروژههای جدید و نوآورانه دیگری نیز به اکوسیستم دیفای اضافه میشوند.
پیشنهاد مطالعه: پنکیک سواپ چیست؟
مهمترین چالشهای دیفای چیست؟
دیفای گرچه نویدبخش است، اما چالشهای مهمی دارد. نخستین مشکل نقصهای امنیتی است؛ پیچیدگی قراردادهای هوشمند و بهروزرسانیهای سریع پروتکلها زمینه بروز حفرههای امنیتی و حملات را فراهم میکند. طی سالهای اخیر بارها میلیونها دلار دارایی بهواسطه حملات هکری یا باگهای برنامهنویسی از بین رفته است.
دومین چالش، مقیاسپذیری محسوب میشود. اکوسیستم دیفای عمدتا روی اتریوم راهاندازی شده و بار تراکنشی بالا باعث افزایش کارمزد (Gas Fee) و کندی تراکنشها میشود. تلاشهایی برای افزایش کارایی مانند راهکارهای لایه دوم در حال انجام است ولی مشکل همچنان وجود دارد. سوم، مسائل قانونی و نظارتی به شمار میرود؛ چرا که دیفای مرزهای جغرافیایی را درنوردیده و تعریف مقررات و حفاظت از مصرفکننده را سخت کرده است. نهادهای ناظر هنوز در تلاش هستند تا چارچوب مناسبی را برای نظارت بر دیفای تعریف کنند، ولی فقدان شفافیت قانونی میتواند ورود سرمایه و اعتماد کاربران را کاهش دهد.
چهارمین چالش، تجربه کاربری پیچیده به حساب میآید. کار با کیفپولهای دیجیتال، مدیریت کلید خصوصی و درک مفاهیم فنی برای کاربران عادی دشوار به نظر میرسد و نیاز به دانش فنی نسبتا بالایی دارد. علاوه بر اینها، ریسکهای عملیاتی مانند خرابی پلهای بینزنجیرهای، وابستگی به اوراکلها برای قیمتها و احتمال رخداد بحرانهایی مشابه فروپاشی یک استیبلکوین الگوریتمی نیز از نگرانیهای دیفای شناخته میشود. این چالشها تا زمانی که رفع نشوند، مانع پذیرش گستردهتر دیفای خواهند بود.
اپلیکیشنهای دیفای چیست؟ نگاهی به بهترین ابزارهای مالی غیرمتمرکز
در اکوسیستم دیفای، انواع ابزار و اپلیکیشن وجود دارد که تجربه کاربری را آسانتر میکنند. به عنوان مثال، کیفپولهای دیجیتال مانند MetaMask یا Trust Wallet اجازه میدهند کاربران به راحتی دارایی خود را ذخیره و مدیریت کنند و با اپلیکیشنهای دیفای تعامل داشته باشند. ابزارهایی مانند Zapper.fi یا DeBank داشبوردهایی هستند که وضعیت پرتفوی دیفای کاربران را نمایش میدهند. DEX Aggregatorها مانند 1inch یا Matcha نقدینگی چند صرافی غیرمتمرکز را یکجا جستجو میکنند تا بهترین نرخ مبادله را ارائه دهند. همچنین پروتکلهایی مثل Yearn Finance واسطهایی برای جستجوی فرصتهای بهینه کسب سود (Yield Farming) هستند. به بیان کلی، اپلیکیشنهای دیفای شامل همه ابزارهای لازم برای انتقال دارایی، تبادل، وامدهی، مدیریت سرمایه و تحلیلات بلاکچینی میشوند. این ابزارها، که اغلب به صورت متنباز عرضه شدهاند، تجربه کار با دیفای را سادهتر کرده و به کاربر امکان میدهند بدون مراجعه به بانک، امور مالی خود را پیگیری کنند.
پیشنهاد مطالعه: درمورد صرافیهای غیرمتمرکز اینجا بخوانید.
آینده دیفای؛ آیا DeFi میتواند جای بانکها را بگیرد؟
دیفای هنوز در ابتدای راه است، اما تلاش میشود در آینده جایگزین یا مکمل سیستم بانکی شود. برخی از تحلیلگران میگویند DeFi به مرور بیشتر با اقتصاد سنتی ادغام خواهد شد تا کاملا جایگزین بانکها شود. در واقع، سناریوی محتملتر ترکیبی از هر دو است؛ به طوری که بانکها ممکن است فناوری بلاکچین و اجزاء دیفای را در خدمات خود بگنجانند و از مزایای آن بهره ببرند، در حالی که کاربران نیز به خدمات بانکی قدیمی دسترسی داشته باشند. در این چارچوب هیبرید، کاربران میتوانند از مزایای شفافیت و دسترسی ۲۴/۷ دیفای برخوردار شوند ولی در عین حال از حمایتهای قانونی و امنیت شبکه بانکی بهرهمند باشند.
در عین حال، حرکت به سمت «دیفای ۲.۰» (نسل دوم دیفای) در جریان است. این پروژهها که روی نوآوریهای دیفای اولیه مثل Yield Farming و وامدهی بنا شدهاند، سعی دارند مشکلات نقدینگی را حل کنند. برای مثال OlympusDAO با مدل باندینگ خود تلاش میکند یک «پول ذخیره غیرمتمرکز» ایجاد کند تا نقدینگی پایدارتری داشته باشد. دیگر پروژههای دیفای ۲.۰ نیز مفاهیم جدیدی مانند استخرهای نقدینگی خودتامین (Auto-compounding) و توکنومیکهای پیشرفته را آزمایش میکنند.
در کل، آینده دیفای به احتمال زیاد ترکیبی از نوآوریهای فناوری و تطبیق با مقررات خواهد بود. تا زمانی که چالشهای فعلی برطرف شوند و استانداردهای پایداری شکل گیرد، دیفای میتواند نقش مهمی را در سیستم مالی جهانی بازی کند، اما به نظر کارشناسان، دیفای کاملا جایگزین بانکها نخواهد شد.
جمعبندی
دیفای نظام مالی جدیدی است که با کمک بلاکچین و قراردادهای هوشمند، خدمات بانکی مانند قرضدادن، مبادله ارز و کسب سود را بدون واسطهها فراهم میکند. این سیستم مزایایی چون دسترسی همگانی، شفافیت و هزینههای کمتر دارد؛ اما هنوز با چالشهایی مانند امنیت، مقیاسپذیری و نیاز به کاربران تکنیکال روبهروست. در سالهای اخیر پروتکلهای مطرحی مانند MakerDAO، Uniswap، Aave، Curve، PancakeSwap و Lido شکل گرفتند و چشمانداز روشنی را از تحول مالی ارائه دادند. آینده دیفای در گرو رفع مشکلات فعلی، همکاری با موسسات سنتی و توسعه نسل بعدی پروتکلها است.
نوشته دیفای چیست؟ از صفر تا صد سیستم مالی غیر متمرکز اولین بار در بلاگ آبانتتر. پدیدار شد.